کشاورزی آینده - ۴ | امکان تأمین «خانهباغ ۳۲هزار مترمربعی» برای هر ایرانی
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۲۷۳۷۴
هیچ «محدودیت طبیعی» جدی برای اختصاص زمینهایی در قوارههای بسیار بزرگ وجود ندارد. زندگی متراکم و پرتنش امروز ایرانیان، میتواند کلاً به زیست شیرین در خانهباغهای بسیار بزرگ ۳۲هزار مترمربعی و با سبک نیمهروستایی تغییر کند. - اخبار اقتصادی -
رضا احسانی _ گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛
پیشتر به استحضار رسید که در پروندۀ «کشاورزی آینده» تلاش میشود، با آیندهپژوهی نسبت به فرصتها و چالشهای کشاورزی در «جهان هوشمند» پیشرو، ساختاری مناسب از بایستههای زیست و کشاورزی در ایران ارائه شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از همین پرونده بیشتر بخوانید
+ نمایی از "آیندۀ جهان" با هوش مصنوعی / «کشاورزی آینده» در تسنیم کلید خورد+ معرفی رویکرد «کشاورزی دقیق»+ 10 اتفاق برتر شکلدهندۀ آیندۀ «کشاورزی دقیق»سبک طراحی منازل و سکونتگاهها در ایران، بخصوص طی نیمسدۀ اخیر به یکی از پرچالشترین موضوعات اجتماعی کشور بدل شده است. در این زمینه دیدگاههای بسیار متفاوتی ارائه میشود: از کارشناسانی که مسکنهای مینیاتوری و بسیار کوچک و بلندمرتبههای عمودی را با سبکی متفاوت از زندگی فعلی تجویز میکنند و انتظار دارند مانند کشورهایی همچون هنگکنگ، مردم ایران نیز از سبک شرقی زندگیشان کوتاه بیایند، و مثلاً وعدههای غذایی اصلی را به رستوران بروند و مهمان را در هتل پذیرایی کنند و به خانهای در حد یک «خوابگاه» بسنده کنند، تا افرادی که خانههای ویلایی چندصدمتری و سبک زندگی نیمهروستایی را برای مردم ایران، هم لازم و هم شدنی میدانند. اشاره به این نکته نیز حائز اهمیت است که هیچیک از این تفکرات «حاکم مطلق» نیست، و به عبارت دیگر وحدت رویه و دیدگاه منسجمی در این زمینه در اسناد و احکام بالادستی کشور به چشم نمیخورد، و به همین سبب مسئولان و مردم نیز از اختلالات ناشی از این حیرانی در رنج و تعب هستند.
از این بگذریم حالا، که گفت «مثنوی هفتاد من» خواهد شد. هدف ما در این سیاهه این است که بررسی کنیم موجودی زمینهای کشور، چه نوع زندگی را تکافو خواهد کرد. ابتدا به دادههای جمعیتی نگاهی بیندازیم.
هاشم کارگر، رئیس سازمان ثبت احوال کشور در روزهای ابتدایی بهمنماه سال جاری اعلام کرد: جمعیت ایرانیان داخل کشور 83 میلیون و 500 هزار نفر است و با احتساب ایرانیان خارج از کشور جمعیت ایرانیان حدود 87 میلیون و 500 هزار نفر برآورد میشود. همچنین مرکز آمار، بُعد خانوار (متوسط تعداد افراد یک خانواده) را بهصورت کلی (مجموع شهری و روستایی) 3.3 اعلام کرده است. با این حساب، مجموعاً حدود 26.5 میلیون خانوادۀ ایرانی وجود دارد که از میان آنها 25.3 میلیون خانوار زندگی در داخل کشور را برگزیدهاند.
اما چقدر زمین در اختیار این تعداد خانواده قرار دارد؟ طبق آمارهای رسمی، مساحت سرزمین ایران 1648195 کیلومترمربع است. طبعاً تمام این گستره قابل سکونت نیست، از کوههای صعبالعبور و رودها و صحراها و جنگلها و منابع طبیعی و مناطق بیآب نمیتوان انتظار سکونت داشت. همچنین زیرساختهای عمومی مانند جادهها و مدارس و دانشگاهها و ادارات و مراکز صنعتی و غیره نیز باید به نیازمندیهای زمین افزوده شود.
حالا بیایید سرانۀ هر خانواده را برآورد کنیم. اینجا سه فرض را درنظر میگیریم:
با برآوردی تورشدار و دستپایین فرض میکنیم فقط یکدهم زمینهای کشور قابل سکونت باشد؛ البته که چنین نیست: اولاً شاید با نگاه درست نیمی از خاک ایران قابل سکونت باشد، ثانیاً تمامی زیرساختها نیازمند احداث در زمین حاصلخیز نیست! درعینحال این فرض ضیق و حداقلی را درنظر میگیریم.فرض دوم اینکه نیمی از همین زمین در دسترس را برای احداث زیرساختها و ادارات و کارخانجات صنعتی و خدمات اجتماعی درنظر بگیریم و فقط نیم دیگر را به خانوار و کشاورزی اختصاص بدهیم.فرض سوم اینکه بیایید اینطور درنظر بگیریم که هم زمینهایی که به خانوادهها اختصاص مییابد و هم زمینهایی که برای خدمات اجتماعی درنظر میگیریم، هم ویلایی باشد و هم یکطبقه! که میبینیم باز فرضی غیرضروری است.با درنظر گرفتن این سه فرض قوی و غیرلازم، از تقسیم مساحت کل کشور، بر آن 25.3میلیون خانوار ساکن ایران، بیش از 0.065 کیلومترمربع (بیش از 65هزار مترمربع) بهصورت سرانه به هر خانوار ایرانی اختصاص مییابد! نیمی از این مقدار را به زیرساختها و خدمات اجتماعی و ادارات و الخ اختصاص میدهیم؛ حاصل اینکه 32500 مترمربع سهم هر خانوار ایرانی برای سکونت است؛ برای تقریب به ذهن، یعنی تقریباً زمینی به قاعدۀ 100 متر در 325 متر!
و این همه، با وجود آن سه فرضی است که برای رعایت کاملشان هیچ دلیل عقلانی نداریم. برای مثال کافی است خانهها را بهطور متوسط دوطبقه بسازیم؛ یا عرصههای در اختیار نهادهای عمومی را حتیالامکان در آن مناطق کمترمرغوب (مثل حاشیۀ بیابانها) انتقال بدهیم و قسعلیهذا.
با این وصف، عنایت بفرمایید که هیچ «محدودیت طبیعی» جدی برای اختصاص زمینهایی در قوارههای بسیار بزرگ وجود ندارد. درحقیقت سیاستگذار، با سیاستگذاری نادرست، و همچنین محدود کردن دسترسیهای قانونی، و نیز عدم توسعه زیرساختها، یک اجحاف گسترده و یک «محدودیت و تحریم مصنوعی داخلی» را در سبک زندگی ایرانیان رواداشته است. زندگی متراکم و پرتنش امروز ایرانیان، میتواند کلاً به زیست شیرین در قوارههای بسیار بزرگ 32هزار مترمربعی و با سبک نیمهروستایی و با اتکا به تولیدات زراعی و باغی و دامی داخل همان قوارهها تغییر کند.
دربارۀ چالش (غیرواقعی) دیگر این سبک از زندگی، یعنی «منابع آب» هم کمی بعدتر خواهیم نوشت.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: کشاورزی کشاورزی بسیار بزرگ قابل سکونت زیرساخت ها زمین هایی قواره ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۲۷۳۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حادثهای که زندگی ژوزه را تغییر داد؛ مورایس چگونه مسلمان شد
به گزارش قدس آنلاین، مربی پرتغالی سپاهان، به لحاظ اخلاقی بیتردید یکی از متفاوتترین مربیان خارجی است که در سالهای اخیر به فوتبال ایران آمده است. فارغ از آرامش و ادبیات مودبانهای که او در برابر سوالات غالباً چالشی، یکی از ویژگیهای قابل تحسین او، علاقهای است که نسبت به فرهنگ، هنر و موسیقی ایرانی بروز میدهد.
این طرز تفکر، دقیقاً نقطه مقابل برخی مربیان اروپایی است که حتی با وجود سالها حضور در ایران، نگاه بالا به پایین و اظهارنظرهای توأم با نیش و کنایه را حفظ میکنند.
* حادثهای که زندگی مورایس را تغییر داد
به گفته برخی نزدیکان این مربی، ماجرای عجیبی زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرایی که کمتر درباره آن صحبت شده است.
او پیش از اینکه پیشنهاد سپاهان را بپذیرد و به ایران سفر کند، در یک سانحه رانندگی دچار وضعیتی شبیه بیهوشی و کما میشود و پس از بهبودی، نوع نگاه وی به زندگی به کلی متفاوت شده است.
* میخواهم مسلمان شوم
اما آنچه مدیران باشگاه سپاهان را شگفت زده کرد، این بود که مورایس چندی پیش به باشگاه مراجعه کرده و میگوید: «من میخواهم مسلمان شوم. باید از کجا شروع کنم؟»
به منظور راهنمایی این مربی پرتغالی، ابتدا از طریق بخش فرهنگی باشگاه سپاهان، مسائلی در خصوص عرف، شرع و قانون در ایران و دین اسلام برای وی توضیح داده شده و بلافاصله مقدمات شرعی تشرف مورایس به دین مبین اسلام انجام شده است. وی همچنین در محضر یکی از علما، شهادتین را به زبان جاری ساخته و شرعا مشرف به دین اسلام شد و شیعه گردیده است.
نکته دیگر اینکه به موازات این اقدامات، یک مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار وی، فرایند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سوالات مورایس را برعهده داشته است.
* ازدواج با دختر ایرانی
از مدتها قبل زمزمههایی مبنی بر ازدواج قریب الوقوع مورایس با یک بانوی ایرانی در جریان بود. موضوعی که همراه با خبر تشرف او به دین اسلام، پررنگتر شد و رسانهها نیز درباره آن صحبت کردند.
در این خصوص گفته میشود مسائل شرعی ازدواج مورایس با همسر ایرانیاش اتفاق افتاده و طی چند روز آینده این مراسم به صورت رسمی برگزار میشود.